دلشکسته ترین بانوی زمین و آسمان
۱۳۹۲/۱۱/۱۹ ۹:۰۵ -
دلشکسته ترین بانوی زمین و آسمان
سنگ‏ریزه‏ ها سیاه،
آسمان کبود،
دست‏ه ای مهربان کبود،
در سیاه، سوخته، مثل سینه زمینیان، آسمان.
پهلوی زمان شکسته است.
حق دارد آسمان اگر زانو بزند این همه غم را.
سکوت، غم بزرگی است که گلوی پرنده‏ ها را می‏ فشارد.
بعد از تو، حق دارند اگر نخوانند. بعد از تو، رد پا ها به کدام سو می‏ روند؛ وقتی مدفنت، مشام هیچ نسیمی را معطر نمی‏ کند؟ مبادا که بیراهه‏ ها، نشان تو را دوباره بخواهند از همه صراط‏ های مستقیم، پنهان کنند! کاش نشان ه‏ای به قاصدک‏ ها می‏ دادی! کاش...!