سرورى حضرت فاطمه زهرا بر مريم و آسيه
973 مرتبه خوانده شده
معرفى مريم عليهاالسلام در مقام الگوى شايسته ى همه ى مؤمنان در حالى است كه بهترين تفسيركننده ى آيات قرآن، مريم را سرور بانوان زمانه ى خويش معرفى مى كند و فاطمه را سيد، سرور و سرآمد جمله ى زنان در طول تاريخ:
مريم سرور زنان زمانه ى خويش بود، اما دخترم فاطمه سرور همه ى زنان جهان، از آغاز تا فرجام آن است(1) او قسمتى از وجود من، نور چشم من، ميوه ى قلب من و روح ميان دو پهلوى من است!
فرشته اى بر من نازل شد و به من بشارت داد كه فاطمه، سرور همه ى زنان اهل بهشت و نيز سرآمد همه بانوان امتم است. (2)
صديقة لامثلها صديقة- تفرغ بالصدق عن الحقيقة
بدا بذالك الوجود الظاهر- سر ظهور الحق فى المظاهر
هى البتول الطهر و العذراء- كمريم الطهر و لا سواء
فانها سيدة النساء- و مريم الكبرى بلا خفاء. (3)
بدين ترتيب فضيلت و سرورى فاطمه عليهاالسلام بر آسيه و مريم ثابت مى شود. آرى، مقام و منزلت زهراى مرضيه نه تنها بسى والاتر از مقام آسيه و مريم صديقه است، كه اوج فضيلت آسيه و مريم بدان است كه توفيق خدمتگزارى آستان حضرت خديجه ى كبرى را به هنگامه ى وضع حمل فاطمه زهرا يافته اند: (4)
مريم به ابريق بهشتى شويد او را- عيسى فراز آسمانها جويد او را اگر خدا مى خواست درباره ى حضرت زهرا عليهاالسلام مثل بزند، مى فرمود: و ضرب اللَّه مثلا للذين امنوا فاطمة بنت محمد. او الگوى همه ى زنان و مردان با ايمان است. او سرور بانوان هر دو جهان است. افتخار آسيه و مريم آن است كه از خدمتگزاران درگاه فاطمه عليهاالسلام مى باشند.
منابع :
1ـ رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: انها (فاطمة) لسيدة نساء العالمين فقيل أهى سيدة نساء عالمها فقال: ذاك لمريم بنت عمران فاما ابنتى فاطمة فهى سيدة نساء العالمين من الاولين والاخرين. بحارالانوار: ج 43، ص 24، روايت 20.
2ـ رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: اتانى ملك فبشرنى إن فاطمة سيدة نساء اهلالجنة و نساء أمتى. بحارالانوار: ج 21، ص 279
3ـ آينه ى ايزدنما: ص 2. شعر از حضرت آيتاللَّه محمد حسين غروى اصفهانى.
4ـ چگونگى ولادت يگانه كوثر محمدى را مى توان از بيان سلاله ى راستين او، امام صادق عليه السلام، جويا شد: از آن هنگام كه خديجه ى كبرا ازدواج با محمد خاتم انبيا را اختيار نمود، زنان كينه جوى قريش جملگى از او دورى گزيدند و او را در وادى تنهايى واگذاردند، به گونه اى كه هيچ زنى را اجازهى ديدار با خديجه كبرا نمى دادند.... آن هنگام كه زمان وضع حمل خديجه نزديك شد، احدى از زنان مكه براى يارى او حضور نيافت، اما در اين هنگام چهار بانوى رشيد و بزرگوار به اذن خداوند از بهشت بر خديجه وارد شدند. يكى از اين زنان، زبان به سخن گشود و گفت: انا سارة و هذه آسية بنت مزاحم و هى رفيقتك فى الجنة و هذه مريم بنت عمران و هذه صفورا بنت شعيب. بعثنا اللَّه تعالى اليك لنلى من امرك ما تلى النساء من النساء، من ساره (همسر ابراهيم خليل) و اين آسيه دختر مزاحم و او مريم دختر عمران و ديگرى صفورا دختر شعيب است. ما فرستادگان پروردگاريم تا ياريگر تو در لحظه اى باشيم كه هر زنى به كمك ديگر زنان نيازمند است، و آنگاه خديجه را كمك كردند تا فاطمه پاك و پاكيزه به دنيا آمد. هنگامى كه فاطمه متولد شد چنان نورى از او ساطع شد كه تمام خانه هاى مكه و مشرق و مغرب عالم را در بر گرفت. در اين هنگام ده نفر از حوريان بهشتى بر آن خانه وارد شدند در حالى كه هر يك، دو ظرف پر از آب كوثر به دست داشتند. بانويى كه پيش روى خديجه بود (مريم) فاطمه را برداشت و با آب كوثر غسل داد و آنگاه فاطمه را در پارچه ى سفيدى، از شير سفيدتر و از مشك خوشبوتر، پيچيد و پارچهى ديگرى را مقنعه ى او كرد. آنگاه با فاطمه سخن گفت. فاطمه فرمود:
اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان ابى رسولاللَّه سيد الانبياء و ان بعلى سيد الاوصياء و ولدى سادة الاسباط. آنگاه هريك از آن بانوان را به اسم صدا زد و به يكايك ايشان سلام كرد. آن بانوان، شادمان و حوريان بهشتى خندان شدند. اهل آسمان ها نيز ولادت سرور زنان جهان را به يكديگر بشارت دادند. در آن لحظه نورى بى نظير در آسمان درخشيدن گرفت كه تا آن روز چنان نورى ديده نشده بود. اين بار بانوان (مريم، آسيه، ساره، صفورا) فاطمه را به آغوش خديجه سپردند و گفتند: اين دختر را بگير كه پاك كننده (طاهر) و پاك شده (مطهر) و پربركت (مباركة) است. خداوند به او و نسل او بركت داده است.
امالى شيخ صدوق: ص 457. غاية الحرام:
مريم سرور زنان زمانه ى خويش بود، اما دخترم فاطمه سرور همه ى زنان جهان، از آغاز تا فرجام آن است(1) او قسمتى از وجود من، نور چشم من، ميوه ى قلب من و روح ميان دو پهلوى من است!
فرشته اى بر من نازل شد و به من بشارت داد كه فاطمه، سرور همه ى زنان اهل بهشت و نيز سرآمد همه بانوان امتم است. (2)
صديقة لامثلها صديقة- تفرغ بالصدق عن الحقيقة
بدا بذالك الوجود الظاهر- سر ظهور الحق فى المظاهر
هى البتول الطهر و العذراء- كمريم الطهر و لا سواء
فانها سيدة النساء- و مريم الكبرى بلا خفاء. (3)
بدين ترتيب فضيلت و سرورى فاطمه عليهاالسلام بر آسيه و مريم ثابت مى شود. آرى، مقام و منزلت زهراى مرضيه نه تنها بسى والاتر از مقام آسيه و مريم صديقه است، كه اوج فضيلت آسيه و مريم بدان است كه توفيق خدمتگزارى آستان حضرت خديجه ى كبرى را به هنگامه ى وضع حمل فاطمه زهرا يافته اند: (4)
مريم به ابريق بهشتى شويد او را- عيسى فراز آسمانها جويد او را اگر خدا مى خواست درباره ى حضرت زهرا عليهاالسلام مثل بزند، مى فرمود: و ضرب اللَّه مثلا للذين امنوا فاطمة بنت محمد. او الگوى همه ى زنان و مردان با ايمان است. او سرور بانوان هر دو جهان است. افتخار آسيه و مريم آن است كه از خدمتگزاران درگاه فاطمه عليهاالسلام مى باشند.
منابع :
1ـ رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: انها (فاطمة) لسيدة نساء العالمين فقيل أهى سيدة نساء عالمها فقال: ذاك لمريم بنت عمران فاما ابنتى فاطمة فهى سيدة نساء العالمين من الاولين والاخرين. بحارالانوار: ج 43، ص 24، روايت 20.
2ـ رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: اتانى ملك فبشرنى إن فاطمة سيدة نساء اهلالجنة و نساء أمتى. بحارالانوار: ج 21، ص 279
3ـ آينه ى ايزدنما: ص 2. شعر از حضرت آيتاللَّه محمد حسين غروى اصفهانى.
4ـ چگونگى ولادت يگانه كوثر محمدى را مى توان از بيان سلاله ى راستين او، امام صادق عليه السلام، جويا شد: از آن هنگام كه خديجه ى كبرا ازدواج با محمد خاتم انبيا را اختيار نمود، زنان كينه جوى قريش جملگى از او دورى گزيدند و او را در وادى تنهايى واگذاردند، به گونه اى كه هيچ زنى را اجازهى ديدار با خديجه كبرا نمى دادند.... آن هنگام كه زمان وضع حمل خديجه نزديك شد، احدى از زنان مكه براى يارى او حضور نيافت، اما در اين هنگام چهار بانوى رشيد و بزرگوار به اذن خداوند از بهشت بر خديجه وارد شدند. يكى از اين زنان، زبان به سخن گشود و گفت: انا سارة و هذه آسية بنت مزاحم و هى رفيقتك فى الجنة و هذه مريم بنت عمران و هذه صفورا بنت شعيب. بعثنا اللَّه تعالى اليك لنلى من امرك ما تلى النساء من النساء، من ساره (همسر ابراهيم خليل) و اين آسيه دختر مزاحم و او مريم دختر عمران و ديگرى صفورا دختر شعيب است. ما فرستادگان پروردگاريم تا ياريگر تو در لحظه اى باشيم كه هر زنى به كمك ديگر زنان نيازمند است، و آنگاه خديجه را كمك كردند تا فاطمه پاك و پاكيزه به دنيا آمد. هنگامى كه فاطمه متولد شد چنان نورى از او ساطع شد كه تمام خانه هاى مكه و مشرق و مغرب عالم را در بر گرفت. در اين هنگام ده نفر از حوريان بهشتى بر آن خانه وارد شدند در حالى كه هر يك، دو ظرف پر از آب كوثر به دست داشتند. بانويى كه پيش روى خديجه بود (مريم) فاطمه را برداشت و با آب كوثر غسل داد و آنگاه فاطمه را در پارچه ى سفيدى، از شير سفيدتر و از مشك خوشبوتر، پيچيد و پارچهى ديگرى را مقنعه ى او كرد. آنگاه با فاطمه سخن گفت. فاطمه فرمود:
اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان ابى رسولاللَّه سيد الانبياء و ان بعلى سيد الاوصياء و ولدى سادة الاسباط. آنگاه هريك از آن بانوان را به اسم صدا زد و به يكايك ايشان سلام كرد. آن بانوان، شادمان و حوريان بهشتى خندان شدند. اهل آسمان ها نيز ولادت سرور زنان جهان را به يكديگر بشارت دادند. در آن لحظه نورى بى نظير در آسمان درخشيدن گرفت كه تا آن روز چنان نورى ديده نشده بود. اين بار بانوان (مريم، آسيه، ساره، صفورا) فاطمه را به آغوش خديجه سپردند و گفتند: اين دختر را بگير كه پاك كننده (طاهر) و پاك شده (مطهر) و پربركت (مباركة) است. خداوند به او و نسل او بركت داده است.
امالى شيخ صدوق: ص 457. غاية الحرام: